[اسم]

der Pferdeschlitten

/pfˈɛɾdɛʃlˌɪtən/
قابل شمارش مذکر
[جمع: Pferdeschlitten] [ملکی: Pferdeschlittens]

1 سورتمه با اسب

  • 1.Er fährt einen Pferdeschlitten.
    1. او سورتمه‌ای با اسب می‌راند.
  • 2.Er hat zudem einen langen weißen Bart und fährt einen Pferdeschlitten.
    2. او ریش سفید بلندی دارد و سورتمه‌ای با اسب را می‌راند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان