Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
Ä
ä
É
é
Ö
ö
Ü
ü
ß
ß
1 . فیزیک
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
die Physik
/fyˈziːk/
غیرقابل شمارش
مونث
[ملکی: Physik]
1
فیزیک
1.Die Physik ist die grundlegendste Naturwissenschaft.
1. فیزیک پایه ای ترین علم تجربی است.
2.Ich will eine Wissenschaft wie Physik studieren.
2. من میخواهم علمی مانند فیزیک را بخوانم.
تصاویر
کلمات نزدیک
phrase
phosphat
philosophisch
philosophieren
philosophie
physikalisch
physiker
physiotherapeut
physiotherapeutisch
physisch
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان