Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
Ä
ä
É
é
Ö
ö
Ü
ü
ß
ß
1 . نمونه اولیه
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
der Prototyp
/proːtˈoːtyːp/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: Prototypen]
[ملکی: Prototyp(e)s]
1
نمونه اولیه
1.Der erste Prototyp davon wurde 1965 gebaut.
1. اولین نمونه اولیه آن در سال 1965 ساخته شد.
2.Wir verwenden einen Prototyp des Autos für Sicherheitstests.
2. ما از نمونه اولیه خودرو برای تست امنیت استفاده میکنیم.
تصاویر
کلمات نزدیک
projektstatus
probestunde
privatperson
praxisphase
praktikumszeugnis
prüfungstraining
publishing
quidditch
quizmarathon
r&b
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان