[اسم]

das Publikum

/ˈpuːbliːkʊm/
غیرقابل شمارش خنثی
[ملکی: Publikums]

1 تماشاگران

  • 1.Das Publikum des Stadttheaters ist sehr kritisch.
    1. تماشگران تئاتر شهر خیلی انتقادی هستند.
  • 2.Es war ein tolles Konzert. Das Publikum war begeistert.
    2. این یک کنسرت عالی بود. تماشاگران هیجان زده بودند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان