Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
Ä
ä
É
é
Ö
ö
Ü
ü
ß
ß
1 . بازگشت بیماری
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
der Rückfall
/ˈʀʏkˌfal/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: Rückfälle]
[ملکی: Rückfall(e)s]
1
بازگشت بیماری
عود کردن بیماری (پس از بهبود)
1.Jeder Rückfall der Krankheit soll dem Arzt mitgeteilt werden.
1. هر بازگشت بیماری باید با پزشک در میان گذاشته شود.
تصاویر
کلمات نزدیک
rückfahrt
rückfahrkarte
rückenschmerzen
rückenschmerz
rücken
rückflug
rückfrage
rückgabe
rückgang
rückgängig
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان