[اسم]

die Rückkehr

/ˈrʏkkeːɐ̯/
غیرقابل شمارش مونث
[ملکی: Rückkehr]

1 بازگشت

  • 1.Ich werde nach meiner Rückkehr auf Ihre E-Mail antworten.
    1. من بعد از بازگشتم به ایملیش پاسخ خواهم داد.
  • 2.Nach meiner Rückkehr haben wir ein großes Fest gefeiert.
    2. بعد از بازگشتم ما یک جشن بزرگ گرفتیم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان