Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
Ä
ä
É
é
Ö
ö
Ü
ü
ß
ß
1 . جمع کردن
2 . چین دادن
3 . جمع کردن
4 . فشردهتر کردن
5 . متوجه شدن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
raffen
فعل گذرا و ناگذر
صرف فعل
1
جمع کردن
2
چین دادن
پیلی دادن
3
جمع کردن
حرص چیزی را داشتن
4
فشردهتر کردن
خلاصهتر کردن
5
متوجه شدن
گرفتن
تصاویر
کلمات نزدیک
radweg
radtour
radsport
radler
radius
raffinerie
raffinesse
raffiniert
raft
rafting
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان