[صفت]

rasch

/ʁaʃ/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: rascher] [حالت عالی: rasch(e)sten]

1 سریع زود، فوری

  • 1.Dieses Problem verlangt nach einer raschen Lösung.
    1. این مشکل به یک راه حل فوری نیاز دارد.
  • 2.Zur Rettung unseres Unternehmens muss eine rasche Entscheidung getroffen werden.
    2. برای نجات شرکتمان باید یک تصمیم سریع گرفته بشود.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان