[صفت]

reiselustig

/ˈʀaɪ̯zəˌlʊstɪç/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: reiselustiger] [حالت عالی: reiselustigsten]

1 خوش‌سفر دوست‌دار سفر

مترادف و متضاد reisefreudig
  • 1.Du bist echt reiselustig.
    1. تو واقعا خوش‌سفر هستی.
  • 2.Für reiselustige Menschen ist die Toskana ein absolutes "Muss".
    2. برای آدم‌های دوست‌دار سفر، "توسکانی" یک باید واقعی است.[آدم‌های دوست‌دار سفر باید حتما به "توسکانی" بروند.]
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان