Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
Ä
ä
É
é
Ö
ö
Ü
ü
ß
ß
1 . دستور پخت
2 . نسخه
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
das Rezept
/ʀeˈt͡sɛpt/
قابل شمارش
خنثی
[جمع: Rezepte]
[ملکی: Rezept(e)s]
1
دستور پخت
دستور آشپزی
1.Der Kuchen ist sehr gut. Kannst du mir das Rezept geben?
1. این کیک خیلی خوشمزه است. میتوانی دستور پختش را به من بدهی؟
2.Sie kann auch ohne Rezepte gut kochen.
2. او میتواند بدون دستور پخت هم بهخوبی آشپزی کند.
3.Weißt du ein gutes Rezept für Gemüsesuppe?
3. آیا دستور پخت خوبی برای سوپ سبزیجات میدانی [بلدی]؟
2
نسخه
نسخه دارو
1.Das Rezept für meine Medikamente ist verfallen.
1. نسخه داروهای من منقضی شدهاست.
2.Diese Schmerztabletten gibt es nur auf Rezept.
2. این مسکنها فقط با نسخه داده میشوند.
تصاویر
کلمات نزدیک
rezension
revolver
revolutionär
revolution
revoltieren
rezeptfrei
rezeptgebühr
rezeptheft
rezeption
rezeptionist
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان