[فعل]

sanieren

/zaˈniːʀən/
فعل گذرا
[گذشته: sanierte] [گذشته: sanierte] [گذشته کامل: saniert] [فعل کمکی: haben ]
صرف فعل

1 بازسازی کردن نوسازی کردن

مترادف و متضاد erneuern renovieren
  • 1.Sie haben ein altes Haus saniert und mit Gewinn verkauft.
    1. آن‌ها یک خانه قدیمی را بازسازی کردند و با سود فروختند.
  • 2.Sie sanieren und verbessern das alte Hotel.
    2. آن‌ها هتل قدیمی را بازسازی و بهتر می‌کنند.

2 سودآور کردن

مترادف و متضاد rentabel werden
  • 1.Er hat seinen Betrieb saniert.
    1. او شرکتش را سودآور کرد.
  • 2.Sie haben die Firma saniert.
    2. آن‌ها شرکت را سودآور کردند.
تصاویر
کلمات نزدیک
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان