[اسم]

die Sauna

/ˈzaʊ̯na/
قابل شمارش مونث
[جمع: saunas] [ملکی: sauna]

1 سونا

  • 1.Das Hotel bietet ein Schwimmbad mit Sauna.
    1. هتل یک استخر با سونا ارائه می‌دهد.
  • 2.Ich schwitze stark, wenn ich in die Sauna gehe.
    2. من وقتی به سونا می‌روم، شدیداً عرق می‌کنم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان