[صفت]

schön

/ʃøːn/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: schöner] [حالت عالی: schönst-]

1 زیبا قشنگ، دلپذیر

مترادف و متضاد hübsch hässlich
  • 1.Das ist sehr schön.
    1. این خیلی زیبا است.
  • 2.Es ist schön heute.
    2. امروز دلپذیر است.
  • 3.Sie hat schöne Augen.
    3. او چشم‌های قشنگی دارد.
  • 4.Wir wünschen Ihnen einen schönen Aufenthalt in Kiel.
    4. ما آرزوی یک اقامت دلپذیر در "کیل" را برای شما داریم.
jemand findet etwas (Akk.) schön
به نظر کسی چیزی زیبا بودن
  • Ich finde eure Wohnung sehr schön.
    به نظر من آپارتمان شما خیلی قشنگ است.
توضیحاتی در رابطه با این صفت
از این واژه در این معنی می‌توان در موقعیت‌های متعددی استفاده کرد؛ به مثال‌های زیر توجه کنید:
"eine schöne Frau": (یک زن زیبا)
"eine schöne Stadt": (یک شهر زیبا)
".Sie hat eine schöne Wohnung": (او آپارتمان زیبایی دارد)
"das Wetter ist schön": (هوا دلپذیر است.)
همانطور که در مثال‌های بالا می‌بینید از این صفت برای بیان زیبایی ظاهر، شرایط و احساسات استفاده می‌شود.

2 زیاد قابل ملاحظه، چشم‌گیر

مترادف و متضاد beträchtlich gehörig tüchtig
  • 1.Das hat eine schöne Stange Geld gekostet.
    1. این مقدار زیادی هزینه برداشت.
  • 2.Er hat schöne Fortschritte gemacht.
    2. او پیشرفت‌های زیادی کرد.
[قید]

schön

/ʃøːn/
غیرقابل مقایسه

3 خوب

مترادف و متضاد ausgezeichnet exzellent hervorragend perfekt sehr gut
  • 1.Erhole dich schön!
    1. خوب استراحت کن!
  • 2.Schlaf schön!
    2. خوب بخوابی!
توضیحاتی در رابطه با قید schön
از این واژه در حالت قیدی برای تأکید بیشتر روی فعل استفاده می‌شود؛ این واژه را می‌توان با واژه خوب در زبان فارسی برابر دانست.

4 خب خیلی خب

مترادف و متضاد gut ja
  • 1.Ich muss noch arbeiten. – Schön, dann bleiben wir zu Hause.
    1. من باید هنوز کار کنم. - خیلی خب، پس ما در خانه می‌مانیم.
  • 2.Noch ein Spiel? – Na schön, aber nur eines!
    2. یک بازی دیگر بکنیم؟ - بسیار خب، اما فقط یکی!
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان