Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
Ä
ä
É
é
Ö
ö
Ü
ü
ß
ß
1 . محافظت کردن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
schützen
/ˈʃʏtsən/
فعل گذرا
[گذشته: schützte]
[گذشته: schützte]
[گذشته کامل: geschützt]
[فعل کمکی: haben ]
صرف فعل
1
محافظت کردن
دفاع کردن
1.Die Jacke schützt gut vor Wind.
1. کاپشن به خوبی در مقابل باد محافظت میکند.
2.Diese Impfung schützt vor Grippe.
2. این واکسن در مقابل آنفولانزا محافظت میکند.
3.Du musst dich besser vor Erkältung schützen.
3. تو باید از خودت بهتر در مقابل سرماخوردگی محافظت کنی.
تصاویر
کلمات نزدیک
schütze
schütz
schütter
schütten
schütteln
schützenfest
schützling
schüleraustausch
scout
sebastian
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان