[فعل]

schalten

/ˈʃaltən/
فعل گذرا
[گذشته: schaltete] [گذشته: schaltete] [گذشته کامل: geschaltet] [فعل کمکی: haben ]

1 تغییر (وضعیت) دادن خاموش یا روشن کردن

  • 1.Du musst jetzt in den ersten Gang schalten.
    1. حالا باید به دنده یک تغییر بدهی. [حالا باید بروی دنده یک.]
  • 2.Kannst du bitte den Fernseher einschalten. Jetzt kommen gleich die Nachrichten.
    2. می توانی لطفا تلویزیون را روشن کنی. الان اخبار نشان می دهد.
  • 3.Schalten Sie bitte das Licht aus, wenn Sie gehen.
    3. لطفا چرا را اگر رفتی خاموش کن.

2 منتشر کردن چاپ کردن

  • 1.eine anzeige schalten
    1. یک آگهی چاپ کردن
  • 2.Er möchte in der Zeitung eine Anzeige schalten, um sein Motorrad zu verkaufen.
    2. او می‌خواهد برای فروختن موتورش در روزنامه یک آگهی منتشر کند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان