[اسم]

das Schild

/ʃɪlt/
قابل شمارش خنثی
[جمع: Schilde] [ملکی: Schild(e)s]

1 تابلو (رانندگی)

  • 1.Haben Sie nicht das Schild gesehen?
    1. آیا شما آن تابلو را ندیدید؟
  • 2.Kannst du lesen, was dort auf dem Schild steht?
    2. می‌توانی بخوانی آن‌جا روی تابلو چی نوشته‌ شده‌است؟
  • 3.Sie hat das Stopp-Schild nicht beachtet.
    3. او به آن تابلوی ایست توجه نکرد.

2 برچسب

  • 1.John, am Koffer ist ein Schild.
    1. "جان"، روی چمدان یک برچست (آویزان) است.
  • 2.Machen Sie bitte das Schild ab! Der Pullover ist ein Geschenk.
    2. لطفاً برچسب را بکنید! این پلیور یک هدیه است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان