Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
Ä
ä
É
é
Ö
ö
Ü
ü
ß
ß
1 . بستن
2 . بسته شدن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
schließen
/schließen/
فعل بی قاعده
فعل گذرا
[گذشته: schloss]
[گذشته: schloss]
[گذشته کامل: geschlossen]
[فعل کمکی: haben ]
صرف فعل
1
بستن
مترادف و متضاد
zumachen
zuschlagen
zustoßen
zuwerfen
zuziehen
öffnen
etwas (Akk.) schließen
چیزی را بستن
1. Bitte, schließen Sie die Tür.
1. لطفاً در را ببندید.
2. Du kannst die Datei schließen. Ich bin fertig.
2. میتوانی فایل را ببندی. کار من تمام شدهاست.
3. Wir schließen um 20.00 Uhr.
3. ما ساعت 20 میبندیم.
2
بسته شدن
مترادف و متضاد
zumachen
öffnen
1.Die Banken sind am Samstag geschlossen.
1. بانکها شنبهها بسته هستند.
2.Die Geschäfte schließen um 18.30 Uhr.
2. مغازهها ساعت 18:30 بسته میشوند.
schnell/automatisch/... schießen
سریع/بهصورت خودکار/... بسته شدن
1. Die Tür schließt automatisch.
1. در بهطور خودکار بسته میشود.
2. Die Tür schließt schlecht.
2. در بهسختی بسته میشود.
تصاویر
کلمات نزدیک
schließe
schlick
schlichtheit
schlichten
schlicht
schließfach
schließlich
schliff
schlimm
schlimmstenfalls
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان