Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
Ä
ä
É
é
Ö
ö
Ü
ü
ß
ß
1 . پایان
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
der Schluss
/ʃlʊs/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: Schlüsse]
[ملکی: Schlusses]
1
پایان
انتها، آخر
مترادف و متضاد
Abschluss
Ausgang
Beendigung
Ende
mit etwas (Dat.) Schluss sein
چیزی به پایان رسیدن [بس بودن]
1. Mit dem schönen Wetter ist Schluss.
1. هوای خوب به پایان رسیده است.
2. Mit dem Trinken ist jetzt Schluss!
2. الان دیگر نوشیدن بس است!
beim Erzählen keinen Schluss finden
توضیح را به پایان نرساندن
zum Schluss/vor dem Schluss/ ....
در پایان/قبل از پایان/ ...
1. Einige Zuschauer gingen schon vor dem Schluss der Veranstaltung nach Hause.
1. برخی از تماشاچیان پیش از پایان برنامه به خانه رفتند.
2. Zum Schluss gibt er uns allen die Hand.
2. در آخر او به همه ما دست میدهد.
3. Zum Schluss nochmals herzlichen Dank.
3. در پایان، یکبار دیگر از شما تشکر میکنم.
تصاویر
کلمات نزدیک
schlurfen
schlund
schlummern
schlummer
schludrig
schlussfolgern
schlussfolgerung
schlusssatz
schläfchen
schläfe
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان