Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
Ä
ä
É
é
Ö
ö
Ü
ü
ß
ß
1 . آبریزش بینی
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
der Schnupfen
/ʃnʊpfən/
غیرقابل شمارش
مذکر
[ملکی: Schnupfens]
1
آبریزش بینی
1.Ich habe Schnupfen. Welches Medikament empfehlen Sie?
1. من آبریزش بینی دارم. چه دارویی را پیشنهاد میکنید؟
2.Tut mir leid, ich habe Schnupfen.
2. ببخشید، من آبریزش بینی دارم.
تصاویر
کلمات نزدیک
schnorrer
schnorren
schnorchel
schnodderig
schnitzen
schnupftabak
schnuppern
schnur
schnurlos
schnurrbart
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان