[اسم]

der Schrecken

/ˈʃʀɛkn̩/
غیرقابل شمارش مذکر
[جمع: Schrecken] [ملکی: Schreckens]

1 وحشت ترس

  • 1.Als er die Polizei sah, bekam er einen großen Schrecken.
    1. وقتی ما پلیس را دیدیم، او خیلی وحشت کرد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان