Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
Ä
ä
É
é
Ö
ö
Ü
ü
ß
ß
1 . کاهش یافتن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
schwinden
/ˈʃvɪndn̩/
فعل بی قاعده
فعل ناگذر
[گذشته: schwand]
[گذشته: schwand]
[گذشته کامل: geschwunden]
[فعل کمکی: sein ]
صرف فعل
1
کاهش یافتن
محو شدن، از میان رفتن
مترادف و متضاد
abnehmen
sich verringern
1.Die Kräfte des Patienten schwanden sichtlich.
1. توانایی بیماران بهنحو آشکاری کاهش یافتند.
2.Seine Hoffnung ist fast völlig geschwunden.
2. امیدش تقریباً بهطور کامل از میان رفت.
تصاویر
کلمات نزدیک
schwindeln
schwindelig
schwindelfrei
schwindel
schwimmer
schwindler
schwindlig
schwingen
schwingung
schwips
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان