[صفت]

selbstverfasst

/zˈɛlpstfɛɾfˌast/
غیرقابل مقایسه

1 نوشته‌شده (توسط خود)

  • 1.Das ist ein selbstverfasstes Gedicht.
    1. این شعری است که خودم نوشته‌ام.
  • 2.Während seines Praktischen Jahres in einer Kinderklinik hat er ein selbstverfasstes Stück aufgeführt.
    2. هم‌زمان با سال کارآموزی‌اش در کلینیک کودکان یک تئاتر که خود نوشته بود اجرا کرد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان