[عبارت]

sich in die Nesseln setzen

/zɪç ɪn diː nɛsəln zɛtsən/

1 در تنگنا قرار دادن

  • 1.Jetzt habe ich mich bei meiner Kollegin Ines in die Nesseln gesetzt.
    1. من الان همکارم "اینس" را در تنگنا قرار دادم.
توضیحاتی در رابطه با این عبارت
معنی تحت‌اللفظی این عبارت "بر روی گزنه نشستن" است و کنایه از قرار گرفتن در تنگنا یا وضعیتی ناخوشایند دارد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان