[اسم]

der Speicher

/ˈʃpaɪ̯çɐ/
قابل شمارش مذکر
[جمع: Speicher] [ملکی: Speichers]

1 حافظه

  • 1.Ich habe den Speicher meines Computers erweitert.
    1. من حافظه کامپیوترم را گسترش دادم.
  • 2.Sie können die Installation nur fortsetzen, wenn genug Speicher vorhanden ist.
    2. آن‌ها تنها در صورتی می‌توانند نصب را ادامه بدهند که حافظه کافی موجود باشد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان