[صفت]

spontan

/ʃpɔnˈtaːn/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: spontaner] [حالت عالی: spontansten]

1 بی‌مقدمه خودجوش

  • 1.Er trifft spontane Entscheidungen.
    1. او تصمیم‌های بی‌مقدمه‌ای می‌گیرد.
  • 2.Seine unmittelbare, spontane Reaktion war positiv.
    2. واکنش بلافاصله بی‌مقدمه‌اش مثبت بود.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان