[صفت]

sportlich

/ˈʃpɔʁtlɪç/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: sportlicher] [حالت عالی: sportlichsten]

1 ورزش دوست

مترادف و متضاد unsportlich
  • 1.Bernd ist sehr sportlich.
    1. "برند" خیلی ورزش دوست است.
  • 2.Ich bin nicht sehr sportlich.
    2. من خیلی ورزش دوست نیستم.

2 ورزشی اسپرت

  • 1.Ich bevorzuge einfache und sportliche Kleidung.
    1. من لباس‌های ساده و ورزشی را ترجیح می‌دهم.
  • 2.Ich mag bequeme und sportliche Kleidung.
    2. من لباس‌های راحت و اسپرت را دوست دارم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان