[اسم]

der Staub

/ʃtaʊ̯p/
قابل شمارش مذکر
[جمع: Stäube] [ملکی: Staub(e)s]

1 گرد و خاک

  • 1.Ich habe überall Staub gewischt.
    1. من در همه‌جا گرد و خاک را تمیز کردم.
  • 2.Unter dem Schrank liegt viel Staub.
    2. زیر کابینت پر از گرد و خاک است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان