Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
Ä
ä
É
é
Ö
ö
Ü
ü
ß
ß
1 . بدهی مالیاتی
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
die Steuerschuld
/ˈʃtɔɪ̯ɐʃʊlt/
قابل شمارش
مونث
[جمع: Steuerschulden]
[ملکی: Steuerschuld]
1
بدهی مالیاتی
1.Das Unternehmen muss noch seine Steuerschuld begleichen.
1. شرکت باید هنوز بدهی مالیاتی خود را تسویه کند.
2.gesamte Steuerschuld
2. تمام بدهی مالیاتی
تصاویر
کلمات نزدیک
steuerzahler
steuerung
steuersenken
steuern
steuermann
steward
stechend
stich
stichelei
sticheln
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان