[اسم]

der Stillstand

/ʃtˈɪlstant/
قابل شمارش مذکر
[جمع: Stillstände] [ملکی: Stillstandes]

1 توقف وقفه

  • 1.Die Zeit kennt keinen Stillstand.
    1. زمان هیچ وقفه‌ای نمی‌شناسد.
  • 2.In der Wissenschaft gibt es keinen Stillstand.
    2. در علم هیچ توقفی وجود ندارد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان