[اسم]

die Taschenkontrolle

/tˈaʃənkˌɔntɾɔlə/
قابل شمارش مونث
[جمع: Taschenkontrollen] [ملکی: Taschenkontrolle]

1 کنترل کیف

  • 1.Der Einlass war herzlich, keine Taschenkontrolle, der Pass blieb in der Tasche.
    1. (اجازه) ورود خیلی دوستانه بود، کنترل کیفی (نبود)، گذرنامه (هم) در کیف ماند.
  • 2.Drinnen gibt es Taschenkontrollen.
    2. داخل (ساختمان) کنترل کیف‌ وجود دارد [انجام می‌شود].
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان