[اسم]

der Termin

/tɛʁˈmiːn/
قابل شمارش مذکر
[جمع: Termine] [ملکی: Termin(e)s]

1 قرار قرار ملاقات، وقت (دکتر)

مترادف و متضاد Besprechung Meeting Treffen
einen Termin festsetzen/vereinbaren/machen/haben/absagen/...
یک قرار مشخص کردن/هماهنگ کردن/گذاشتن/داشتن/کنسل کردن/...
  • 1. Am besten machen wir sofort einen Termin.
    1. بهتر است که ما بلافاصله قرار بگذاریم.
  • 2. Der Termin wurde jedoch in letzter Minute abgesagt.
    2. البته قرار در آخرین دقیقه کنسل شد.
  • 3. Ich habe heute einen Termin beim Zahnarzt.
    3. من امروز وقت دندان‌پزشک دارم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان