[فعل]

tippen

/ˈtɪpən/
فعل گذرا
[گذشته: tippte] [گذشته: tippte] [گذشته کامل: getippt] [فعل کمکی: haben ]

1 تایپ کردن ماشین نویسی کردن

  • 1.Haben Sie den Brief an Herrn Behrens schon getippt?
    1. آیا نامه به آقای "برنز" را تایپ کردی؟
  • 2.Wie schnell kannst du tippen?
    2. چقدر سریع می توانی تایپ کنی؟

2 لمس کردن (با انگشت) زدن

  • 1.kurz auf die Bremse tippen
    1. ترمز را به آهستگی لمس کردن
  • 2.Sie hat ihn auf die Schulter getippt.
    2. او با انگشت به شانه‌اش زد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان