[اسم]

die Tochter

/ˈtɔxtɐ/
قابل شمارش مونث
[جمع: Töchter] [ملکی: Tochter]

1 (فرزند) دختر

  • 1.Das ist meine Tochter Katharina.
    1. این دختر من کاترینا است.
  • 2.Ihre Tochter geht noch zur Schule.
    2. دختر آن‌ها هنوز به مدرسه می‌رود.
  • 3.Meine Tochter will Ärztin werden.
    3. دخترم می‌خواهد پزشک بشود.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان