[فعل]

turnen

/ˈtʊʁnən/
فعل ناگذر
[گذشته: turnte] [گذشته: turnte] [گذشته کامل: geturnt] [فعل کمکی: haben ]

1 ژیمناستیک کردن ورزش کردن

  • 1.Am Reck turnte er diesmal besonders gut.
    1. او ایندفعه با بارفیکس به طور خاص خوب ورزش کرد.
  • 2.Turnen verlangt viel Kraft.
    2. ژیمناستیک کردن، نیروی زیادی می‌گیرد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان