Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
Ä
ä
É
é
Ö
ö
Ü
ü
ß
ß
1 . تنظیم مجدد کردن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
umformulieren
/ˈʊmfɔʁmuˌliːʀən/
فعل گذرا
[گذشته: formulierte um]
[گذشته: formulierte um]
[گذشته کامل: umformuliert]
[فعل کمکی: haben ]
صرف فعل
1
تنظیم مجدد کردن
متفاوت بیان کردن
1.Er verstand mich nicht, also formulierte ich meine Frage um.
1. او من را نمیفهمید، پس من سوالم را متفاوت بیان کردم.
تصاویر
کلمات نزدیک
umformen
umfeld
umfassend
umfassen
umfangreich
umfrage
umfrageergebnis
umfunktionieren
umfüllen
umgang
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان