[اسم]

die Umkleidekabine

/ˈʊmklaɪ̯dəkaˌbiːnə/
قابل شمارش مونث
[جمع: Umkleidekabinen] [ملکی: Umkleidekabine]

1 رخت‌کن اتاق پرو

  • 1.Bevor ich das Shirt kaufte, habe ich es in der Umkleidekabine anprobiert.
    1. قبل از این که لباس را بخرم، در اتاق پرو امتحانش کردم.
  • 2.Die Umkleidekabinen im Freibad sind sehr klein.
    2. رخت‌کن‌ها در استخر روباز، بسیار کوچک‌اند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان