[صفت]

un­über­trof­fen

/ˈʊnyːbɐˈtʀɔfn̩/
غیرقابل مقایسه

1 عالی بی‌اندازه

  • 1.Das Luxushotel bietet unübertroffenen Komfort.
    1. هتل تجملاتی وسایل رفاهی عالی‌ای ارائه می‌دهد.
  • 2.mein unübertroffener Fleiß
    2. تلاش بی‌اندازه من
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان