[اسم]

die Uniklinik

/ˈuːnɪklˌiːniːk/
قابل شمارش مونث
[جمع: Unikliniken] [ملکی: Uniklinik]

1 درمانگاه دانشگاه

  • 1.Am nächsten Tag wurde sie in die Uniklinik verlegt.
    1. او در روز بعد به درمانگاه دانشگاه منتقل شد.
  • 2.Edward war ein Psychiater in der Uniklinik.
    2. "ادوارد" یک روانپزشک در درمانگاه دانشگاه بود.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان