[صفت]

unpraktisch

/ˈʊnˈpʀaktɪʃ/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: unpraktischer] [حالت عالی: unpraktischsten]

1 به‌دردنخور بی‌کاربرد

مترادف و متضاد praktisch
  • 1.Die Züge sind unpraktisch und unbequem; außerdem sind sie nie pünktlich.
    1. قطارها به‌دردنخور و ناراحت هستند و علاوه بر این هیچ‌وقت سروقت نیستند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان