Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
Ä
ä
É
é
Ö
ö
Ü
ü
ß
ß
1 . تشخیص دادن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
unterscheiden
/ˌʊntɐˈʃaɪ̯dn̩/
فعل گذرا
[گذشته: unterschied]
[گذشته: unterschied]
[گذشته کامل: unterschieden]
[فعل کمکی: haben ]
صرف فعل
1
تشخیص دادن
تمیز دادن
مترادف و متضاد
auseinanderhalten
auseinanderkennen
erkennen
1.Die beiden Zwillinge kann ich nicht unterscheiden.
1. من نمیتوانم دوقلوها را از هم تشخیص بدهم.
2.Ihr seid euch sehr ähnlich. Auf dem Foto kann man euch beide nicht unterscheiden.
2. شما خیلی شبیه همدیگر هستید. در این عکس آدم نمیتواند شما را از هم تشخیص دهد.
تصاویر
کلمات نزدیک
untersatz
untersagt
untersagen
unterrühren
unterrock
unterschenkel
unterschied
unterschiedlich
unterschiedslos
unterschlagen
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان