[فعل]

sich verderben

/fɛɐ̯ˈdɛʁbn̩/
فعل بی قاعده فعل بازتابی
[گذشته: verdarb] [گذشته: verdarb] [گذشته کامل: verdorben] [فعل کمکی: haben ]

1 آسیب رساندن

مترادف و متضاد schadhaft machen
  • 1.Du wirst dir die Augen verderben.
    1. تو به چشم‌هایت آسیب خواهی رساند.
  • 2.Ich habe mir den Magen verdorben.
    2. معده‌ام به‌هم ریخته است.

2 فاسد شدن خراب شدن (verderben)

تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان