[اسم]

der Vereinsleben

/fɛɾˈaɪnslˌeːbən/
غیرقابل شمارش مذکر
[ملکی: Vereinslebens]

1 جامعه باشگاهی زندگی باشگاهی

  • 1.Neonazis versuchten, das Vereinsleben zu beeinflussen.
    1. نئونازی‌ها تلاش می‌کردند بر جامعه باشگاهی تأثیر بگذارند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان