[صفت]

vereinzelt

/fɛɐ̯ˈʔˈaɪ̯nʦl̩t/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: vereinzelter] [حالت عالی: vereinzeltesten]

1 تک منفرد، پراکنده

  • 1.Auf diese Weise können Karten sehr sicher vereinzelt werden.
    1. به این روش، کارت‌ها به طور قطع پراکنده می‌شوند.
  • 2.Sie finden vereinzelte Dörfer.
    2. آن‌ها روستاهای پراکنده‌ای پیدا کردند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان