Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
Ä
ä
É
é
Ö
ö
Ü
ü
ß
ß
1 . الگوی رفتاری
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
das Verhaltensmuster
/fɛɾhˈaltənsmˌʊstɜ/
قابل شمارش
خنثی
[جمع: Verhaltensmuster]
[ملکی: Verhaltensmusters]
1
الگوی رفتاری
1.Du kannst mein Verhaltensmuster exakt interpretieren.
1. تو میتوانی الگوی رفتاری من را بهطور دقیق تفسیر کنی.
2.Im Film folgt der Mörder keinem bekannten Verhaltensmuster.
2. قاتل در فیلم الگوی رفتاری شناختهشدهای را دنبال نمیکند.
تصاویر
کلمات نزدیک
aus dem konzept bringen
rückschluss
gefühlsmäßig
hineinversetzen
zurechtfinden
in die lage versetzen
eingefahren
kollektor
zustrom
vorausgesetzt, dass
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان