[اسم]

der Verkehrsunfall

/fɛɾkˈeːɾzʊnfˌal/
قابل شمارش مذکر
[جمع: Verkehrsunfälle] [ملکی: Verkehrsunfalls]

1 تصادف رانندگی

  • 1.Der Verkehrsunfall kostete ihn das Augenlicht.
    1. تصادف رانندگی برایش به‌ بهای (از دست دادن) سوی چشمانش تموم شد.
  • 2.Sie hatte keine Schuld an dem Verkehrsunfall.
    2. او در تصادف رانندگی تقصیری نداشت.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان