[اسم]

die Verpflegung

/fɛɐ̯ˈpfleːɡʊŋ/
قابل شمارش مونث
[جمع: Verpflegungen] [ملکی: Verpflegung]

1 (تدارک) غذا آذوقه

مترادف و متضاد Nahrung Wegzehrung
  • 1.Ich wohne bei meiner Tante, sie verlangt nur wenig für Zimmer und Verpflegung.
    1. من با عمه‌ام زندگی می‌کنم، او انتظار کمی برای اتاق و (تدارک) غذا دارد.
  • 2.Sie sorgen für die Verpflegung der Soldaten.
    2. آن‌ها (تدارک) غذای [جیره غذایی] سربازان را تامین می‌کنند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان