[فعل]

verreisen

/fɛʁˈʁaɪzn̩/
فعل ناگذر
[گذشته: verreiste] [گذشته: verreiste] [گذشته کامل: verreist] [فعل کمکی: sein ]

1 به مسافرت رفتن خارج از شهر رفتن

  • 1.Frau Dr. Müller ist zurzeit verreist.
    1. خانم دکتر "مولر" در حال حاضر به مسافرت رفت.
  • 2.Zu Ostern verreisen wir immer.
    2. برای عید پاک ما همیشه به مسافرت می‌رویم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان