[اسم]

der Vorhang

/ˈfoːɐ̯ˌhaŋ/
قابل شمارش مذکر
[جمع: Vorhänge] [ملکی: Vorhang(e)s]

1 پرده

  • 1.der Eiserner Vorhang
    1. پرده آهنین
  • 2.Sie gehen dann zu diesem Fenster und verstecken sich hinter dem Vorhang.
    2. آن‌ها بعد به سمت پنجره می‌روند و پشت پرده مخفی می‌شوند.
  • 3.Uns fehlen nur noch Vorhänge für das Wohnzimmer.
    3. ما فقط برای اتاق پذیرایی پرده کم داریم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان