[قید]

wöchentlich

/ˈvœçn̩tlɪç/
غیرقابل مقایسه

1 هفتگی در هفته

  • 1.Ich gehe wöchentlich einmal ins Hallenbad zum Schwimmen.
    1. من یک بار در هفته به استخر سرپوشیده برای شنا می روم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان