[صفت]

wesentlich

/ˈveːzn̩tlɪç/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: wesentlicher] [حالت عالی: wesentlichsten]

1 اساسی ضروری، اصلی

مترادف و متضاد grundlegend wichtig
  • 1.Das neue Programm der Regierung führte zu keiner wesentlichen Verbesserung der wirtschaftlichen Lage.
    1. برنامه جدید دولت به بهبود اساسی‌ در وضعیت اقتصادی ختم نشد.
  • 2.Gute Ernährung ist ein wesentliches Element eines gesunden Lebensstiles.
    2. تغذیه خوب عنصری اساسی برای شیوه زندگی‌ای سالم است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان